- حمام گرفتن (لَ غَنْ)
حمام رفتن. استحمام کردن. بدن خود را شستشو دادن. (فرهنگ فارسی معین)
معنی حمام گرفتن - جستجوی لغت در جدول جو
- حمام گرفتن
گرمابه رفتن خود شستن استحمام کردن بدن خود را شستشو دادن
- حمام گرفتن ((~. گِ رِ تَ))
به حمام رفتن
- حمام گرفتن
استحمام کردن، دوش گرفتن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سامان گرفتن نظام یافتن مرتب شدن: ... جهان فضل نظامی و عالم هنر قوامی گرفت، منظم شدن صف سربازان
سوک گرفتن، اندوهگن شدن ماتم گرفتن کسی را (برای کسی)، سوگواری کردن برای او اقامه مراسم تعزیت کردن به جهت او: مزن دست تاسف برهم از مرگ سیه کاران که خون مرده را هرگز کسی ماتم نمیگیرد. (صائب آنند)، غصه دار شدن غمگین شدن: چرا اینجا نشسته و ماتم گرفته ای ک
